تاريخ : شنبه هجدهم اسفند ۱۴۰۳ | 0:35 | نويسنده : ༺ بانوے בلباخته ༻

برای تمام وقتایی که بدون اینکه گفته باشم حالم بده فهمیدی چقدر خوب نیستمو کنارم بودی ازت ممنونم

برای اون جون دلمی که گفتیو کل خستگیای روزم از تنم رفت ازت ممنونم

برای اون جمله کره خر منم دلم برات تنگ شده ای که گفتیو گریم تبدیل به یک لبخند عمیق شد ازت ممنونم

برای وقتایی که سرت تو کار و سیستمه و با اون حال میگی چت شده؟ و بدون دیدنم میفهمی حالم عوض شده ازت ممنونم

برای جمله کمتر از یک ماه مونده به تولدت درست وقتی که داشتم فکر میکردم‌ تولدمو یادت هست یا نه ازت ممنونم

برای وقتی که بهت میگم تایم زیادی داری میری سختمه گفتی اون یک سال و خورده ای که تو رفتی طولانی نبود؟؟

برای وقتی که میگی اگه تایم آزاد پیدا کنم باهات در تماسم و من مطمئنم که تماس میگیری

برای وقتی که یک هفته هر روز زنگ میزنی تا این مدت که نیستی کمتر دلتنگ بشم

برای بودنت و تمام عشقی که بهت دارم ازت ممنونم عشق اول و آخر این زندگی



  • ناصح
  • عطسه