درست سه روز پیش بود راس ساعت 12 که اون تماس پر اضطراب شکل گرفت و در طول اون یک ساعت و بیست دقیقه برای لحظه ای استرس اضطراب ازم جدا نشد و خب تا بوده همین بوده هر وقت بعد از مدتی طولانی میبینمت یا میشنومت انگار بار اولیه که باهات در ارتباطم و درگیر همون هیجانات اولیه میشم بگذریم اون روز هرجور بود گذشت شاید تو کل اون یک ساعت من پنج دقیقه هم نتونستم به چشمات نگاه کنم خب از قبلم حدس میزدم که نتونم ،چشمات تا ابد قدرت تسخیر کردن روح منو داره هرچقدرم که نخوامت بازم چشمات کار دست خودمو دلم میده به هر حال هرجوری که بود با نگاه کردن به در و دیوار و سقف و هرچیزی غیر از چشمات حرفامو بهت زدم بهت گفتم که نباید باشی حتی اگه قلبم تو سینم خودشو به خاطرت به خاک و خون بکشه هم دیگه نباید باشی چون اون حس یه حسه بی منطق و غلطه که نباید بهش بها داد و تنها راه حل بی اعتتایی کردنه میدونی سخته وقتی دلت هوار میزنه از بودن و داشتنت من زبون باز کنم به اینکه برام تموم شدی و لطفا اینبار جوری برو که برگشتنی در کار نباشه این سخت ترین کاری بود که تو کل عمرم از نظر احساسی انجام دادم راستش من هیچوقت پا رو دلم نذاشته بودم این اولین بار بود و خب راهیم نداشتم یعنی چاره دیگه ای برام نذاشتی انقدر خوب نبودی که میدونم داشتنت دوباره پر از درد و غم و غصه میشه برام و این چیزی نیست که من بخوام به قول خودت من انقدری سختی کشیدم تو زندگیم که الان واقعا لایق آرامش و یه زندگی خوب هستم و متاسفانه با تو نه زندگیم خوب میشه نه آرامش به زندگیم سر میزنه خلاصه که بتِ شکسته شده من اینبار فکر کنم دیگه رفتی که برای همیشه بری و این ماجرای احساسی بعد از 15 16 سال دیگه تموم شد دیگه پرونده چشمات برام بسته شد و از این به بعد تو فقط یه خاطره محو و دوری که شاید هر چند سال یکبار یادت بیفتمو یه پوزخند تلخ بزنم به اینکه چقدر برای کسی که قدرمو نمیدونست خودمو هزینه کردم و این اولین درسیه که به فرزند احتمالی آیندم خواهم داد اینکه هیچوقت صد خودتو پای کسی نذار که ارزش 5 درصدتم نداره و قدرتو نمیدونه ولی با همه اینها حال خوبت، خوشبختیت آرزومه حتی اگه با من نباشی حتی از خاطره هام جدا شی♡
.: Weblog Themes By Pichak :.